در این مطلب، قصد داریم دو رویکرد پرکاربرد در دنیای ذخیرهسازی را کنار هم بگذاریم: سیستمهای یکپارچه Dell EMC و راهکارهایی که بر پایه کنترلرهای قدرتمند LSI (که اکنون بخشی از Broadcom است) بنا شدهاند. هدف ما به عنوان یک مشاور با تجربه، ارائه دیدی شفاف و عملی برای کمک به شما در درک تفاوتها، مزایا و معایب هر کدام است تا بتوانید بهترین تصمیم را برای سازمان خود بگیرید. با من همراه باشید تا نگاهی عمیقتر به مقایسه مدلهای استوریج EMC و LSI بیندازیم.
آشنایی با راهکارهای ذخیره سازی Dell EMC
وقتی صحبت از ذخیرهسازی در سطح سازمانی میشود، نام Dell EMC بدون شک یکی از اولین نامهایی است که به ذهن میرسد. این شرکت که حاصل ادغام دو غول فناوری یعنی Dell و EMC است، مجموعهای گسترده از محصولات و راهکارها را برای نیازهای مختلف، از کسبوکارهای کوچک گرفته تا مراکز داده عظیم، ارائه میدهد. درک سبد محصولات و فلسفه طراحی EMC، اولین قدم در مقایسه مدلهای استوریج EMC با سایر گزینههاست. این شرکت سالهاست که در زمینه نوآوری در ذخیرهسازی فعالیت دارد و راهکارهایش معمولاً به خاطر قابلیت اطمینان، امکانات مدیریتی پیشرفته و پشتیبانی قوی شناخته میشوند. البته، این ویژگیها اغلب با هزینه بالاتری نیز همراه هستند که باید در محاسبات مدنظر قرار گیرد. بیایید نگاهی دقیقتر به اجزای کلیدی این اکوسیستم بیندازیم.
مروری بر خانواده محصولات ذخیره ساز EMC
سبد محصولات ذخیرهسازی Dell EMC بسیار متنوع است و هر خانواده برای پاسخگویی به نیازها و حجمکاری خاصی طراحی شده. شناخت این مدلها به ما کمک میکند تا درک بهتری از قابلیتهای کلی این برند داشته باشیم:
- PowerStore: نسل جدید ذخیرهسازهای میانرده (Midrange) که با معماری مدرن مبتنی بر کانتینر، انعطافپذیری بالا و تمرکز بر NVMe طراحی شده است. هم مدلهای All-Flash و هم Hybrid را شامل میشود و برای مجازیسازی و پایگاهدادهها گزینه محبوبی است.
- PowerMax: پرچمدار ذخیرهسازهای رده بالا (High-End) EMC است که برای حیاتیترین و پرتراکنشترین کاربردها طراحی شده. تمرکز اصلی آن بر عملکرد فوقالعاده بالا، پایداری نزدیک به ۱۰۰٪ و قابلیتهای پیشرفته حفاظت از داده است. این مدلها معمولاً در سازمانهای بسیار بزرگ و حساس به کار گرفته میشوند.
- Unity XT: خانوادهای دیگر از ذخیرهسازهای میانرده که به عنوان جانشین سری VNX معرفی شد. Unity XT هم در مدلهای All-Flash و هم Hybrid عرضه میشود و به خاطر سادگی مدیریت و قیمت رقابتیتر نسبت به PowerMax شناخته میشود. برای کاربردهای عمومی، فایل سرور و محیطهای مجازی مناسب است.
- PowerScale (Isilon سابق): راهکار تخصصی EMC برای ذخیرهسازی فایل و دادههای بدون ساختار (Unstructured Data) در مقیاس پتابایتی. معماری Scale-out آن امکان توسعه آسان ظرفیت و عملکرد را فراهم میکند و در صنایعی مانند رسانه، ژنومیک و آنالیز دادههای حجیم کاربرد فراوان دارد.
این تنوع نشان میدهد که EMC سعی کرده برای هر سناریویی یک راهکار بهینه ارائه دهد. در ادامه بحث مقایسه مدلهای استوریج EMC، به معماری کلی این سیستمها خواهیم پرداخت.
معماری و رویکرد یکپارچه در استوریج های EMC
یکی از ویژگیهای بارز بسیاری از سیستمهای ذخیرهسازی EMC، رویکرد یکپارچه (Integrated) آنهاست. منظور از یکپارچه این است که سختافزار، سیستمعامل (مانند PowerStoreOS, PowerMaxOS, Unity OE) و نرمافزارهای مدیریتی همگی توسط خود Dell EMC توسعه یافته و به صورت یک پکیج کامل عرضه میشوند. این رویکرد مزایای خاص خود را دارد. اولاً، هماهنگی بین اجزای مختلف سیستم معمولاً بسیار بالاست، چرا که همه چیز از ابتدا برای کار با یکدیگر طراحی شده. این هماهنگی میتواند منجر به پایداری بیشتر و کاهش مشکلات ناسازگاری شود.
ثانیاً، مدیریت چنین سیستمهایی اغلب سادهتر است. ابزارهای مدیریتی مانند Unisphere (برای Unity و PowerStore) یا CloudIQ (برای نظارت مبتنی بر ابر) یک دید واحد و جامع از وضعیت سیستم، عملکرد و ظرفیت ارائه میدهند. بهروزرسانیها و وصلههای امنیتی نیز به صورت متمرکز و توسط خود وندور مدیریت میشوند که میتواند بار کاری تیم IT را کاهش دهد. با این حال، این رویکرد یکپارچه میتواند به معنی انعطافپذیری کمتر در انتخاب قطعات و وابستگی بیشتر به وندور باشد. شما نمیتوانید به سادگی قطعات داخلی را با برندهای دیگر جایگزین کنید و برای توسعه یا ارتقا، معمولاً به ماژولها و لایسنسهای خود EMC محدود هستید. این نقطه مقابل راهکارهایی است که بر پایه قطعات استانداردتر مانند کنترلرهای LSI ساخته میشوند.
ویژگی های نرم افزاری و مدیریتی در اکوسیستم EMC
قدرت واقعی بسیاری از سیستمهای EMC در لایه نرمافزاری آنها نهفته است. این شرکت سرمایهگذاری زیادی روی توسعه امکانات نرمافزاری برای افزایش کارایی، حفاظت از دادهها و سادهسازی مدیریت انجام داده است. برخی از این ویژگیها در اکثر مدلهای مدرن EMC یافت میشوند و نقطه قوت مهمی در مقایسه مدلهای استوریج EMC با رقبا محسوب میشوند.
برای مثال، قابلیتهایی مانند Deduplication و Compression (فشردهسازی و حذف دادههای تکراری) به صورت inline و هوشمند عمل میکنند تا فضای ذخیرهسازی مورد نیاز را کاهش دهند. Tiering خودکار دادهها بین لایههای مختلف ذخیرهسازی (مثلاً بین SSD و HDD در مدلهای هیبریدی) بر اساس میزان دسترسی، به بهینهسازی عملکرد و هزینه کمک میکند. امکانات پیشرفتهای برای تهیه Snapshot و Replication (تهیه کپی لحظهای و تکثیر دادهها برای پشتیبانگیری و بازیابی از فاجعه) وجود دارد که اغلب با ابزارهای مجازیسازی مانند VMware به خوبی یکپارچه میشوند.
از نظر مدیریتی، ابزارهایی مانند CloudIQ امکان نظارت پیشگیرانه و تحلیل عملکرد مبتنی بر هوش مصنوعی را فراهم میکنند. این ابزار میتواند مشکلات احتمالی را پیش از وقوع شناسایی کرده و راهکارهایی ارائه دهد. همچنین، API های گستردهای برای اتوماسیون وظایف مدیریتی و یکپارچگی با سایر ابزارهای مرکز داده وجود دارد. این مجموعه غنی از امکانات نرمافزاری، یکی از دلایل اصلی انتخاب EMC توسط سازمانهای بزرگ است، هرچند که ممکن است برخی از این قابلیتها نیازمند لایسنسهای جداگانه باشند.
نقش کنترلرهای LSI/Broadcom در دنیای ذخیره سازی
حالا بیایید از دنیای سیستمهای یکپارچه EMC فاصله بگیریم و به سراغ یکی از اجزای بنیادی در بسیاری از سرورها و سیستمهای ذخیرهسازی دیگر برویم: کنترلرهای LSI. شرکت LSI Logic که سالها پیش توسط Avago و سپس Avago توسط Broadcom خریداری شد، یکی از پیشگامان و بازیگران اصلی در تولید کنترلرهای RAID (Redundant Array of Independent Disks) و HBA (Host Bus Adapter) بوده است. اگرچه LSI به عنوان یک برند مستقل دیگر وجود ندارد، اما فناوری و تخصص آن در قالب محصولات Broadcom به حیات خود ادامه میدهد و همچنان نقش بسیار مهمی در صنعت ذخیرهسازی ایفا میکند. درک نقش این کنترلرها برای مقایسه مدلهای استوریج EMC با راهکارهای مبتنی بر LSI ضروری است.
کنترلرهای LSI/Broadcom چه هستند و چه وظایفی دارند
به زبان ساده، کنترلر RAID یا HBA یک قطعه سختافزاری (یا گاهی نرمافزاری) است که وظیفه مدیریت و اتصال هارد دیسکها (HDD) یا درایوهای حالت جامد (SSD) به سرور یا سیستم اصلی را بر عهده دارد. HBA ها معمولاً اتصال مستقیم و سادهتری را فراهم میکنند (مثلاً برای سیستمعاملهایی که خودشان مدیریت RAID را انجام میدهند مانند ZFS)، در حالی که کنترلرهای RAID قابلیتهای پیشرفتهتری مانند ایجاد سطوح مختلف RAID (مثل RAID 0, 1, 5, 6, 10) را برای افزایش عملکرد، ایجاد افزونگی (Redundancy) یا هر دو، ارائه میدهند.
کنترلرهای LSI/Broadcom (مانند سری MegaRAID یا HBA های سری 9xxx) به خاطر عملکرد بالا، قابلیت اطمینان و سازگاری گسترده با انواع درایوها و سیستمعاملها شهرت دارند. وظایف اصلی یک کنترلر RAID پیشرفته شامل موارد زیر است:
- مدیریت پیکربندی RAID: ایجاد، حذف و تغییر سطوح RAID.
- پردازش عملیات I/O: دریافت درخواستهای خواندن/نوشتن از سیستمعامل و ارسال آنها به درایوهای مناسب.
- محاسبات Parity: در سطوح RAID مانند 5 و 6، کنترلر وظیفه محاسبه و بازسازی دادههای Parity را بر عهده دارد.
- مدیریت Cache: بسیاری از کنترلرها دارای حافظه Cache اختصاصی (معمولاً با باتری پشتیبان یا خازن) برای تسریع عملیات نوشتن هستند.
- نظارت بر وضعیت درایوها: تشخیص درایوهای خراب و آغاز فرآیند بازسازی (Rebuild) در صورت لزوم.
این کنترلرها در قلب بسیاری از سرورهای برندهای معتبر (از جمله گاهی در سرورهای Dell یا HP) و همچنین در سیستمهای ذخیرهسازی شرکتهایی که رویکرد ماژولارتری نسبت به EMC دارند، یافت میشوند.
تاثیر کنترلرها بر عملکرد و قابلیت اطمینان ذخیره ساز
انتخاب کنترلر مناسب، تاثیر مستقیمی بر عملکرد و پایداری کلی سیستم ذخیرهسازی دارد. یک کنترلر قدرتمند با پردازنده سریع، حافظه Cache کافی و الگوریتمهای بهینه، میتواند گلوگاه (Bottleneck) سیستم را کاهش داده و توان عملیاتی (Throughput) و تعداد عملیات ورودی/خروجی در ثانیه (IOPS) را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. این موضوع به خصوص در کاربردهایی مانند پایگاهدادههای پرتراکنش، مجازیسازی با تراکم بالا یا ویرایش ویدئو اهمیت پیدا میکند. کنترلرهای مدرن LSI/Broadcom از رابطهای پرسرعتی مانند PCIe Gen4 و پروتکلهای SAS 12Gbps یا حتی Tri-Mode (پشتیبانی همزمان از SAS, SATA, NVMe) پشتیبانی میکنند که امکان بهرهگیری کامل از سرعت درایوهای SSD و NVMe را فراهم میسازد.
از نظر قابلیت اطمینان، کنترلر نقش مهمی در حفاظت از دادهها در برابر خرابی دیسک ایفا میکند. قابلیت ایجاد سطوح مختلف RAID با افزونگی (مانند RAID 1, 5, 6, 10) تضمین میکند که در صورت خرابی یک یا چند درایو (بسته به سطح RAID)، دادهها از بین نروند و سیستم به کار خود ادامه دهد. ویژگیهایی مانند Patrol Read (بررسی دورهای سطح دیسکها برای یافتن خطا پیش از وقوع) و Consistency Check (بررسی یکپارچگی دادهها در آرایه RAID) به حفظ سلامت دادهها کمک میکنند. وجود باتری پشتیبان (BBU) یا ماژولهای مبتنی بر خازن (مانند CacheVault) برای محافظت از دادههای موجود در Cache کنترلر در زمان قطع برق نیز یک ویژگی مهم برای اطمینان از عدم از دست رفتن دادهها (Data Loss) است. بنابراین، کیفیت و قابلیتهای کنترلر، چه در سیستم یکپارچه EMC و چه در راهکار مبتنی بر LSI، یک فاکتور تعیینکننده است.
سیستم های ذخیره سازی متکی بر فناوری LSI/Broadcom
برخلاف رویکرد یکپارچه EMC که سختافزار و نرمافزار اختصاصی خود را ارائه میدهد، بسیاری از وندورهای دیگر سرور و ذخیرهساز، از کنترلرهای استاندارد صنعتی مانند LSI/Broadcom به عنوان هسته اصلی سیستمهای خود استفاده میکنند. این وندورها ممکن است شاسی، منبع تغذیه و سایر اجزا را خودشان طراحی کنند، اما برای مدیریت دیسکها به کنترلرهای اثباتشدهای مانند سری MegaRAID تکیه میکنند. همچنین، شرکتهایی وجود دارند که راهکارهای ذخیرهسازی نرمافزارمحور (Software-Defined Storage – SDS) ارائه میدهند که روی سختافزار استاندارد (اغلب با کنترلرهای LSI/Broadcom) اجرا میشوند.
مزیت این رویکرد ماژولار، انعطافپذیری بیشتر در انتخاب سختافزار و قیمت بالقوه پایینتر است. شما میتوانید از بین مدلهای مختلف کنترلر با قابلیتها و قیمتهای متفاوت انتخاب کنید و آنها را با سرورها و درایوهای مورد نظر خود ترکیب نمایید. شرکتهایی مانند Supermicro یا Quanta و حتی برندهای بزرگتری مانند Lenovo یا Cisco در برخی مدلهای سرور و ذخیرهساز خود از این کنترلرها بهره میبرند. راهکارهای SDS مانند Ceph، TrueNAS (مبتنی بر ZFS) یا VMware vSAN نیز میتوانند روی سرورهایی با کنترلرهای LSI/Broadcom (اغلب در حالت HBA یا IT mode) اجرا شوند و قابلیتهای ذخیرهسازی پیشرفتهای را ارائه دهند. این تنوع، امکان ساخت راهکارهای سفارشیسازیشده را فراهم میکند، اما ممکن است نیازمند دانش فنی بیشتری برای پیکربندی، مدیریت و اطمینان از سازگاری بین اجزای مختلف باشد. این نکته مهمی در مقایسه مدلهای استوریج EMC با این دسته از راهکارها است.
مقایسه فنی EMC و راهکارهای مبتنی بر LSI
خب، تا اینجا با دو رویکرد کلی آشنا شدیم: سیستمهای یکپارچه Dell EMC و راهکارهای مبتنی بر کنترلرهای LSI/Broadcom. حالا وقت آن است که این دو را در جنبههای فنی مهمتری با هم مقایسه کنیم. این بخش قلب مقایسه مدلهای استوریج EMC با جایگزینهایش محسوب میشود و به شما کمک میکند تا تفاوتهای عملیاتی آنها را بهتر درک کنید. به خاطر داشته باشید که این مقایسه کلی است و عملکرد و قابلیتهای دقیق میتواند بسته به مدل خاص EMC و پیکربندی سیستم مبتنی بر LSI متفاوت باشد.
تفاوت های مهم در عملکرد و سرعت پردازش داده ها
عملکرد، یکی از اولین مواردی است که در انتخاب ذخیرهساز به آن توجه میشود. سیستمهای رده بالای EMC مانند PowerMax به گونهای مهندسی شدهاند که تاخیر (Latency) بسیار پایینی داشته باشند و IOPS فوقالعاده بالایی را ارائه دهند. این امر از طریق معماری سختافزاری بهینه، استفاده گسترده از NVMe و حافظه Cache هوشمند و همچنین سیستمعامل اختصاصی که برای حداکثر کارایی تنظیم شده، به دست میآید. مدلهای میانرده مانند PowerStore و Unity XT نیز عملکرد بسیار خوبی را، به خصوص در مدلهای All-Flash، ارائه میدهند.
از سوی دیگر، عملکرد راهکارهای مبتنی بر LSI به شدت به مدل کنترلر انتخابی، نوع و تعداد درایوها، پیکربندی RAID و همچنین نحوه تنظیم سیستمعامل یا نرمافزار SDS بستگی دارد. کنترلرهای رده بالای LSI/Broadcom (مانند سری MegaRAID 95xx یا 96xx) میتوانند عملکردی در حد ذخیرهسازهای میانرده EMC ارائه دهند، به خصوص اگر با درایوهای NVMe سریع ترکیب شوند. با این حال، دستیابی به سطح عملکرد سیستمهای High-End EMC با یک راهکار مبتنی بر LSI ممکن است دشوارتر و نیازمند تنظیمات دقیقتری باشد. نرمافزارهای SDS نیز میتوانند عملکرد خوبی داشته باشند، اما سربار (Overhead) نرمافزاری آنها باید در نظر گرفته شود.
قابلیت های توسعه پذیری و انعطاف پذیری در دو رویکرد
توسعهپذیری (Scalability) به معنی امکان افزایش ظرفیت یا عملکرد سیستم در طول زمان است. سیستمهای EMC معمولاً قابلیت توسعهپذیری خوبی دارند، اما نحوه آن بسته به مدل متفاوت است. مدلهایی مانند PowerScale از معماری Scale-out استفاده میکنند که امکان اضافه کردن نودهای جدید را به سادگی فراهم میکند و ظرفیت و عملکرد به صورت خطی افزایش مییابد. مدلهای دیگر مانند PowerStore یا Unity XT بیشتر Scale-up هستند، یعنی میتوانید با اضافه کردن شلفهای دیسک (Disk Shelf یا DAE) ظرفیت را افزایش دهید، اما قدرت پردازشی کنترلرها محدودیت اصلی است (هرچند مدلهایی مانند PowerStore امکان کلاستر شدن چند دستگاه را نیز دارند).
راهکارهای مبتنی بر LSI انعطافپذیری متفاوتی ارائه میدهند. شما میتوانید با اضافه کردن درایوهای بیشتر به کنترلر (تا رسیدن به محدودیت پورت یا پهنای باند آن) یا با استفاده از اکسپندرهای SAS، ظرفیت را افزایش دهید. اگر از راهکارهای SDS استفاده میکنید، معمولاً میتوانید با اضافه کردن سرورهای جدید (نودهای ذخیرهسازی)، هم ظرفیت و هم عملکرد را به صورت Scale-out افزایش دهید. این رویکرد میتواند انعطافپذیری بیشتری در ترکیب و تطبیق سختافزار و همچنین هزینه توسعه پایینتری داشته باشد. اما مدیریت یک کلاستر SDS ممکن است نسبت به اضافه کردن یک شلف دیسک به سیستم EMC، به دانش فنی بیشتری نیاز داشته باشد. مقایسه مدلهای استوریج EMC از نظر توسعهپذیری نشان میدهد که هر دو رویکرد مزایا و محدودیتهای خود را دارند.
مدیریت ذخیره ساز یکپارچه EMC در برابر رویکرد ماژولار
همانطور که قبلاً اشاره شد، یکی از نقاط قوت سیستمهای EMC، ابزارهای مدیریتی یکپارچه و کاربرپسند آنها مانند Unisphere یا PowerStore Manager است. این ابزارها یک رابط گرافیکی واحد برای پیکربندی، نظارت، گزارشگیری و عیبیابی ارائه میدهند. همچنین، یکپارچگی با پلتفرمهای مجازیسازی و ابزارهای اتوماسیون معمولاً قوی است. بهروزرسانی Firmware و نرمافزار نیز به صورت مدیریتشده توسط وندور انجام میشود. این سادگی مدیریت میتواند برای تیمهای IT با منابع محدود یا تخصص کمتر در زمینه ذخیرهسازی، بسیار جذاب باشد.
در مقابل، مدیریت راهکارهای مبتنی بر LSI میتواند متنوعتر باشد. هر کنترلر LSI/Broadcom معمولاً ابزار مدیریتی خاص خود را دارد (مانند MegaRAID Storage Manager یا LSI Storage Authority) که برای پیکربندی و نظارت بر خود کنترلر و درایوهای متصل به آن استفاده میشود. اگر از یک سیستم SDS استفاده میکنید، آن سیستم نرمافزاری، رابط مدیریتی خاص خود را خواهد داشت. این یعنی ممکن است برای مدیریت کامل زیرساخت ذخیرهسازی، نیاز به کار با چندین ابزار مختلف داشته باشید. اگرچه ابزارهای مدیریتی LSI/Broadcom قدرتمند هستند، اما ممکن است به اندازه رابطهای EMC کاربرپسند نباشند. همچنین، مسئولیت اطمینان از سازگاری Firmware کنترلر، درایوها و سیستمعامل/SDS بیشتر بر عهده مدیر سیستم است. این جنبه از مقایسه مدلهای استوریج EMC نشاندهنده یک تفاوت مهم در تجربه کاربری و نیازمندیهای مهارتی است.
امکانات حفاظت از داده و پایداری سیستم ها چگونه مقایسه می شوند
سیستمهای EMC به طور سنتی در حفاظت از دادهها و پایداری سیستم بسیار قوی عمل کردهاند. معماری سختافزاری آنها اغلب شامل افزونگی در تمام اجزای مهم مانند کنترلرها، منابع تغذیه و فنها است. قابلیتهای نرمافزاری پیشرفتهای برای RAID، Snapshot، Replication (هم به صورت همزمان و هم غیرهمزمان) و یکپارچگی با نرمافزارهای پشتیبانگیری ارائه میدهند. مدلهای رده بالا مانند PowerMax برای دستیابی به آپتایم “شش نه” (99.9999%) طراحی شدهاند.
راهکارهای مبتنی بر LSI نیز میتوانند سطح بالایی از حفاظت داده و پایداری را ارائه دهند، اما این امر به پیکربندی بستگی دارد. کنترلرهای LSI/Broadcom از سطوح مختلف RAID با افزونگی پشتیبانی میکنند و قابلیتهایی مانند Hot Spare (اختصاص درایو یدکی برای جایگزینی خودکار درایو خراب) را دارند. پایداری کلی سیستم به کیفیت سرور یا شاسی که کنترلر در آن نصب شده و همچنین افزونگی سایر اجزا (مانند منابع تغذیه سرور) بستگی دارد. راهکارهای SDS نیز معمولاً مکانیزمهای خاص خود را برای افزونگی و حفاظت از داده دارند (مانند Replication factor در Ceph یا سطوح مختلف vdev در ZFS). میتوان گفت که هر دو رویکرد قادر به ارائه پایداری بالا هستند، اما سیستمهای یکپارچه EMC ممکن است این قابلیتها را به صورت بستهبندیشدهتر و با تضمینهای مشخصتری از طرف وندور ارائه دهند.
ویژگی فنی | سیستمهای Dell EMC (نوعی) | راهکارهای مبتنی بر LSI/Broadcom (نوعی) |
معماری | یکپارچه (سختافزار + نرمافزار اختصاصی) | ماژولار (کنترلر استاندارد + سایر اجزا/SDS) |
عملکرد (High-End) | بسیار بالا، تاخیر کم | بالا، بسته به کنترلر و پیکربندی |
مدیریت | رابط واحد، کاربرپسند | ابزارهای متعدد، نیازمند دانش فنی بیشتر |
توسعهپذیری | Scale-up/Scale-out (بسته به مدل) | انعطافپذیر (درایو، اکسپندر، نود SDS) |
نرمافزار | مجموعه غنی از امکانات داخلی (ممکن است لایسنس بخواهد) | وابسته به کنترلر و/یا نرمافزار SDS |
پشتیبانی | متمرکز از Dell EMC | ممکن است از منابع مختلف باشد (وندور سرور، SDS) |
هزینه اولیه | معمولاً بالاتر | پتانسیل هزینه پایینتر |
کدام راهکار برای چه نیازی مناسب تر است
پس از بررسی جنبههای فنی، سوال اصلی این است: کدام گزینه برای سازمان شما بهتر است؟ پاسخ قطعی و یکسانی برای همه وجود ندارد. انتخاب بین سیستمهای EMC و راهکارهای مبتنی بر LSI به نیازهای خاص، اولویتها، بودجه و سطح تخصص فنی تیم شما بستگی دارد. بیایید سناریوهای مختلف را بررسی کنیم.
چه زمانی سیستم های ذخیره سازی EMC انتخاب بهتری هستند
سیستمهای ذخیرهسازی Dell EMC معمولاً در موارد زیر انتخاب مناسبی هستند:
- نیاز به حداکثر عملکرد و پایداری: اگر برنامههای کاربردی شما بسیار حساس به تاخیر هستند (مانند معاملات مالی پرسرعت) یا نیاز به آپتایم نزدیک به ۱۰۰٪ دارید (مانند زیرساختهای حیاتی)، مدلهای رده بالای EMC مانند PowerMax گزینههای قدرتمندی هستند که برای همین منظور طراحی شدهاند.
- اولویت سادگی مدیریت: اگر تیم IT شما کوچک است یا ترجیح میدهید مدیریت ذخیرهسازی تا حد امکان ساده و متمرکز باشد، رابطهای کاربری یکپارچه و پشتیبانی متمرکز EMC میتواند یک مزیت بزرگ باشد.
- نیاز به اکوسیستم نرمافزاری قوی: اگر به قابلیتهای نرمافزاری پیشرفتهای مانند Tiering خودکار، Replication هوشمند، یکپارچگی عمیق با VMware و ابزارهای نظارت پیشگیرانه نیاز دارید و حاضر به پرداخت هزینه آن هستید، EMC این موارد را به صورت بهینهسازیشده ارائه میدهد.
- پشتیبانی جامع و گارانتی وندور: برای سازمانهایی که به پشتیبانی ۲۴/۷، توافقنامههای سطح خدمات (SLA) مشخص و گارانتی جامع از یک وندور واحد اهمیت میدهند، EMC گزینه قابل اعتمادی است.
- استانداردسازی بر روی یک برند: اگر سازمان شما در حال حاضر از سایر محصولات Dell EMC (مانند سرورهای PowerEdge) استفاده میکند، ممکن است استانداردسازی زیرساخت ذخیرهسازی روی همین برند، مدیریت و یکپارچگی را سادهتر کند.
در مجموع، اگر بودجه کافی دارید و اولویت شما عملکرد بالا، پایداری تضمینشده و سادگی مدیریت از طریق یک وندور معتبر است، مقایسه مدلهای استوریج EMC نشان میدهد که این سیستمها میتوانند انتخاب درستی باشند.
جمع بندی و نگاه نهایی به مقایسه
رسیدیم به انتهای این بررسی. همانطور که دیدیم، هم سیستمهای ذخیرهسازی Dell EMC و هم راهکارهای مبتنی بر کنترلرهای LSI/Broadcom جایگاه خود را در دنیای IT دارند و هر کدام برای سناریوهای خاصی مناسبتر هستند. انتخاب بین آنها یک تصمیم سیاه و سفید نیست، بلکه نیازمند درک دقیق تفاوتها و ارزیابی نیازمندیهای سازمانی است. مقایسه مدلهای استوریج EMC با رقبا نشان میدهد که دنیای ذخیرهسازی پر از گزینههای متنوع است.
خلاصه ای بر نقاط قوت و ضعف هر کدام از این راهکارها
برای کمک به جمعبندی نهایی، بیایید نقاط قوت و ضعف اصلی هر رویکرد را در یک جدول مرور کنیم:
رویکرد | نقاط قوت | نقاط ضعف |
سیستمهای Dell EMC | – عملکرد بالا (به خصوص High-End) پایداری و قابلیت اطمینان بالا مدیریت یکپارچه و ساده اکوسیستم نرمافزاری قوی پشتیبانی متمرکز وندور | – هزینه اولیه و جاری بالاتر انعطافپذیری کمتر در سختافزار وابستگی به وندور (Vendor Lock-in) |
راهکارهای مبتنی بر LSI | – هزینه بالقوه پایینتر انعطافپذیری بالا در سختافزار و نرمافزار امکان سفارشیسازی بالا مناسب برای SDS | – نیازمند دانش فنی بیشتر برای مدیریت عملکرد High-End ممکن است چالشبرانگیزتر باشد پشتیبانی ممکن است پراکنده باشد مسئولیت یکپارچهسازی بیشتر با کاربر است |
این خلاصه به شما کمک میکند تا با یک نگاه، بدهبستانهای (Trade-offs) اصلی بین این دو گزینه را ببینید. هیچکدام ذاتاً “بهتر” نیستند، بلکه “مناسبتر” بودن آنها به شرایط شما بستگی دارد.
سوالات متداول
- آیا سیستمهای EMC همیشه گرانتر از راهکارهای LSI هستند؟
معمولاً بله، به خصوص در مقایسه مدلهای مشابه از نظر قابلیت. هزینه سیستمهای EMC شامل هزینه تحقیق و توسعه، نرمافزار یکپارچه و پشتیبانی جامع است. راهکارهای مبتنی بر LSI به دلیل استفاده از قطعات استانداردتر و رقابت بیشتر، پتانسیل هزینه پایینتری دارند، اما هزینه نهایی به پیکربندی دقیق بستگی دارد.
- آیا میتوانم از کنترلر LSI در یک سرور Dell یا HP استفاده کنم؟
بله، بسیاری از مدلهای سرور Dell PowerEdge و HP ProLiant از کنترلرهای LSI/Broadcom (چه به صورت HBA یا RAID Controller) پشتیبانی میکنند یا حتی به عنوان گزینههای پیشفرض عرضه میشوند (گاهی با برند خود Dell PERC یا HPE Smart Array که مبتنی بر فناوری LSI/Broadcom هستند).
- آیا LSI هنوز هم کنترلر تولید میکند؟
برند LSI دیگر به صورت مستقل وجود ندارد. این شرکت توسط Broadcom خریداری شده است و فناوری و محصولات آن اکنون تحت نام Broadcom عرضه میشوند (مانند سری Broadcom MegaRAID و HBA ها). اما در صنعت هنوز هم به طور رایج به این فناوری به عنوان “LSI” اشاره میشود.
- برای یک کسبوکار کوچک تا متوسط کدام گزینه بهتر است؟
برای کسبوکارهای کوچک تا متوسط (SMB)، هم مدلهای پایینرده یا میانرده EMC (مانند سری Unity XT یا PowerStore مدلهای پایه) و هم سرورهای استاندارد با کنترلرهای LSI/Broadcom و پیکربندی RAID مناسب، میتوانند گزینههای خوبی باشند. انتخاب به بودجه، نیازهای عملکردی خاص و تخصص فنی موجود بستگی دارد. راهکارهای مبتنی بر LSI ممکن است از نظر هزینه اولیه جذابتر باشند.
نتیجه گیری
انتخاب زیرساخت ذخیرهسازی مناسب، تصمیمی استراتژیک با تاثیر بلندمدت بر عملکرد و هزینههای IT سازمان شماست. مقایسه مدلهای استوریج EMC با راهکارهای مبتنی بر کنترلرهای LSI/Broadcom نشان داد که هر کدام مجموعهای از مزایا و معایب را ارائه میدهند. سیستمهای EMC با رویکرد یکپارچه، مدیریت سادهتر و اکوسیستم نرمافزاری قوی، برای سازمانهایی که اولویتشان عملکرد تضمینشده و پشتیبانی جامع است، گزینه جذابی محسوب میشوند. از سوی دیگر، راهکارهای مبتنی بر LSI با انعطافپذیری بالا، هزینه بالقوه پایینتر و امکان سفارشیسازی، برای سازمانهایی که به دنبال کنترل بیشتر بر سختافزار هستند یا از راهکارهای SDS استفاده میکنند، مناسبترند.
توصیه نهایی من به عنوان یک مشاور فنی این است که پیش از تصمیمگیری، نیازمندیهای دقیق کسبوکار و حجم کاری خود را به دقت ارزیابی کنید، هزینههای کل مالکیت (TCO) هر دو گزینه را در نظر بگیرید و در صورت امکان، عملکرد آنها را در یک محیط آزمایشی (Proof of Concept) بسنجید. هیچ راهکار جادویی وجود ندارد؛ بهترین انتخاب، راهکاری است که به بهترین شکل با نیازها، بودجه و توانمندیهای فنی شما همخوانی داشته باشد.
مستر سرور اچ پی به عنوان بزرگترین مرجع تخصصی فروش سرور اچ پی در ایران، همواره در تلاش است تا با ارائه محتوای فنی دقیق و کاربردی، شما را در انتخاب بهترین راهکارها یاری رساند. قدردان همراهی شما تا پایان این مقاله هستیم.